ابوذر

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چوپان فريب كار

13 مرداد 1392 توسط باقری نژاد

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

p;quot;sans-serif"; color: #000064;" lang="FA">یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود. چوپانی مهربان بود که در نزدیکی دهی، گوسفندان را به چرا می برد. مردم ده که از مهربانی و خوش اخلاقی او خرسند بودند، تصمیم گرفتند که گوسفندانشان را به او بسپارند تا هر روز آنها را به چرا ببرد. او هر روز مشغول مراقبت از گوسفندان بود و مردم نیز از این کار راضی بودند. برای مدتها این وضعیت ادامه داشت و کسی شکوه ای نداشت تا اینکه …

یک روز چوپان شروع کرد به فریاد: آی گرگ آی گرگ. وقتی مردم خود را به چوپان رساندند دریافتند که گرگی آمده است و یک گوسفند را خورده است.

آنان چوپان را دلداری دادند و گفتند نگران نباشد و خدا را شکر که بقیه گله سالم است. اما از آن پس، هر چند…                                                                                             ادامه دارد

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA yles DefLockedState="false” DefUnhideWhenUsed="true” DefSemiHidden="true” DefQFormat="false” DefPriority="99″ LatentStyleCount="267″> ideWhenUsed="false” QFormat="true” Name="heading 1″ />

 نظر دهید »

بار الها

27 بهمن 1391 توسط باقری نژاد

   معبودا !
   نمي دانم چگونه و از كجا با تو سخن بگويم از داشته هايم و نعمت هايي بگويم كه تو عطا كردي ومن نديدم يا از نداشته هايم شكوه وشكايت كنم كه زندگي چند روزه ي دنيا را برايم سخت كرده است.
   خداي من ! زبان خاكي ام قادر به سپاس اين همه نعمت نيست، اگر بخواهم تنها شكر داشتن نعمتِ دستانِ گرم پدر مهربان و مادر دلسوزم را به جا آورم روزها وشبها كافي نخواهد بود، اگر تمام درياها مركب شوند و برگ ها كاغذ، باز هم براي ثبت مهربانيهايت كافي نخواهد بود.دست، زبان، چشماني سالم و…و هزاران هزار موهبت ديگر كه به من ارزاني داشتي به پاس كدامينش سر تعظيم در پيشگاهت فرود آورم.
يا رب، زبانم به داده هاي بيشمارت معترف است و گويا اما تو خود خالقي و آگاه به احوال وا وضاع مخوقاتت، خوب مي دانم شنيدن شكوه وناله از غم ها وسختي ها برايت عادي شده است.
    معبود من!نمي دانم از غم سختي روزگار ونداشته هاي مادي زندگي ام به درگاهت ناله سر دهم يا از غم فراق يگانه منجي موعودت. پروردگارا تو خود شاهدي تحمل سختي هاي زندگي براي مردمان شيعي ساكن بر پهناي زمينت سهل است و آسان، روزها مي گذرد و پستي و بلندي ها خواهد گذشت اما معبودا چه كنيم با دوري و هجران مولايمان. ساهاست كه منتظر آمدنش هستيم سالهاست كه مي گويندمردي از سلاله ي زهرا خواهد آمد غصه ها را پايان مي بخشد و مرحمي است بر قلب هاي زخم خورده ستم ديدگان و مظلومان و نوري است برچشمان منتظران وعاشقان درگاهش.
   معبودا! از بزرگان شنيده ام مولايمان را به جرم بي ادبي وقدر ناشناسي ما به پشت پرده غيبت نهاده اي، شنيده ام تا ما مردمان متحول نشويم ولايق از ديدارش محروميم، شنيده ام مولايمان روزها را تا آدم شدن مردمان به انتظار نشسته است و…
بارالها، با تمام وجود از تو مي خواهم مولايمان را از پس پرده غيبت به در آورده وديدگان مان را به ديدارشان روشنايي بخشي.
                                                                                                                                                                                                    الهي آمين!

 نظر دهید »

سخنی از معلم جهان اسلام

17 دی 1391 توسط باقری نژاد

(در آينده) زنانى پيدا مى شوند كه در عين پوشيدگى برهنه اند (لباس هاى بدن نما و جوراب هاى نازك مى پوشند) هوسباز و دلفريب مى باشند، موهاى خود را طورى آرايش مى كنند كه مانند كوهان شتر جلوه مى كند. اينان داخل بهشت نمى شوند و حتى بوى آن را استشمام نمى كنند، با اين كه بوى بهشت از راه بسيار دور شنيده مى شود.

 نظر دهید »

دوری از چهار صفت

13 دی 1391 توسط باقری نژاد

هركس اين چهار صفت را از خود دوركند خواه فرد باشد، خواه مجموعه دست‏اندركاران و رؤسأ جامعه، هيچ‏گاه حادثه و واقعه ناخوشايندى، متوجه او نخواهدشد:
1- عجله، بدون تأنّى و دقت، تصميم‏گيرى كند يا كارى را اجراء نمايد (عجله غير از سرعت در عمل است).
2- لجاجت، يكى از مسائل خطرناك و بلاهاى دامن‏گير، اصرار و پافشارى ناحق، در مسأله‏اى است كه چون اين حرف را گفته و يا چنين موضعى اتخاذ كرده حاضر نيست عقب‏نشينى كند و لو خلاف آن ثابت شود.
3- مغرورشدن و خودشگفتى، كه انسان نقص‏ها و ضعف‏هاى خود را نديده و احياناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
4- كاهلى و سستى، كار امروز را به فردا افكندن و تأخير انداختن.
بنده، در اثر تجربياتى كه در سالهاى متمادى پيدا كردم به اين نتيجه رسيدم كه اين سخن على (عليه السلام) واقعاً حكمت تمامى است و همه ضرر و زيان‏هايى كه متوجه جامعه شده است در اثر اين امور بوده. خداوند ان شاءاللّه ما را با مجاهدت خودمان و با توفيق خودش از اين صفات دور بدارد.

 نظر دهید »

درسی از بزرگان

06 دی 1391 توسط باقری نژاد

یک روز در نوفل لوشاتو کمتر از2کیلو پرتقال خریدم،امام که پرتقال ها را دیدند فرمودند:این همه پرتقال برای چیست؟ عرض کردم:به خاطر این که ارزان بود،برای چند روز پرتقال خریدم.امام فرمود:دوگناه کردی یک گناه برای اینکه ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیمویکی دیگر آنکه شاید در نوفل لوشاتو کسانی هستند که تا حالا به علت گران بودن پرتقال نتوانسته اند مقداری از آن را تهیه کنند. وشاید با ارزان شدن آن،میتوانستند مقداری از آن را تهیه کنند در حالی که این مقدار پرتقال را برای سه یا چهار روز آن هم به جهت ارزان بودن آن خریده اید.ببرید مقداری از آن را پس دهید.گفتم پس دادن ممکن نیست.ایشان فرمودند:باید راهی پیدا کرد.عرض کردم چه کار میتوانم بکنم؟فرمودند از: پرتقال ها را پوست بکنید وبه افرادی بدهید که تاحالا پرتقال نخورده اند.شاید خداوند سر گناه شما بگذرد.

 نظر دهید »

عاشورا

02 آذر 1391 توسط باقری نژاد

به سند متصل از شیخ مفید در ارشاد از ام سلمه رضی الله عنها گفت: «رسول خدا ص شبی ازنزد ما بیرون رفت وغیبت اوطول کشید. انگاه بیامد،ژولیده موی وگردآلوده ومشت او بسته،گفتم :یا رسول الله چه می شود که تو را ژولیده موی وگردآلود می بینم فرمود:دراین وقت شبانه مرا به موضعی از عراق بردند که آنرا کربلا گویند ودر آنجا کشتارگاه حسین فرزندم وجماعتی از فرزندان واهل بیت مرا به من نشان دادند واز خونهای آنها برداشتم واکنون در دست من است .
ودست بگشوده فرمود این را بگیر ونگاه دار .پس بگرفتم دیدم چیزی مانند خاک اما سرخ است و آن را در قاروره نهادم وسر آن را بستم و نگاه داشتم چون حسین (ع) به جانب عراق بیرون شد شیشه را بیرون می آوردم هر روز وشب می بوییدم وبه آن نگاه میکردم ومی گریستم ،برای مصیبت آن حضرت پس چون روز دهم محرم شد و آن روزی است ،که حسین(ع) کشته شد آن را اول روز بیرون آوردم چنان بود که بوده وچون آخر روز بیرون آوردم ناگهان دیدم خونی تازه سرخ است ودر خانه خود فریاد زدم وبگریستم واندوه خویش پوشیده داشتم مبادا دشمنان در مدینه بشنوند ودر شادمانی نمودن شتاب کنند،پس آن روز و وقت را پیوسته در خاطر خود نگاه می داشتم تا خبر شهادت آن حضرت را آوردند،و حقیقت آشکار شد.»

 نظر دهید »

عید ولایت

12 آبان 1391 توسط باقری نژاد

امام صادق (ع) فرمودند: عیدغدیر روزی است که رسول خدا صلی الله علیه وآله علی علیه السلام را به عنوان پرچمدار برای مردم برافراشت وفضیلت او را در این روز آشکار کرد وجانشین خود را معرفی کرد،بعد به عنوان سپاسگزاری از خدای بزرگ،آن روز را روزه گرفت وآن روز ،روزه داری وعبادت وطعام دادن وبه دیدار برادران دینی رفتن است .آن روز ،روز کسب خشنودی خدای مهربان وبه خاک مالیدن بینی شیطان است.
عمریست که دم بدم علی می گویم   در حال نشاط وغم علی می گویم           تا حال علی گفتم وانشاءالله            تا آخر عمر یاعلی می گویم

 نظر دهید »

کلام نور

29 شهریور 1391 توسط باقری نژاد

پیامبر گرامی اسلام(ص):

خوشا به حال آنکه مهدی (عج)را ببیند وخوشا به حال آنکه اورا دوست بداردوخوشا به حال کسی که امامت اورا باور داشته باشد.

 نظر دهید »

قال الصادق(علیه السلام):

29 شهریور 1391 توسط باقری نژاد

امام صادق علیه السلام فرمودند :پدرم هرگاه ازمصیبت سید الشهدا علیه السلام  یاد می کرد اشک از دیدگانش جاری می شد.ایشان در بیت شریف خود فضا و مقدمات گریستن را مهیا می ساخت.

 نظر دهید »

بهره ای از دریا

28 مرداد 1391 توسط باقری نژاد

آقای سید علی آقا  قاضی  فرمودند:

من به هر چیز رسیدم به وسیله این سه چیز است(1-نماز شب   2-زیارت عاشورا   3-توسل بر ابا عبدالله)

 نظر دهید »

خدا

31 تیر 1391 توسط باقری نژاد

خداشناسی در اینه خود شناسی

در روایت امده است:یابن ادم خلقت الاشیاء کلها لاجلک وخلقتک لاجلی  ای فرزند ادم همه چیز رابرای تووتو را برای خودم آفریدم.

در کتب عرفا وحکما امده است:حضرت داوود از خداوند پرسید:چرا خلق را افریدی؟حق تعالی وحی کرد گنجی مخفی بودم دوست داشتم که شناخته شوم پس خلق را آفریدم تا شناخته گردم.

حاصل آنکه محبت حق تعالی به مخلوقات منطوی در محبت حق تعالی به ذات مقدس می باشد

من عرف نفسه فقد عرفه ربه

 نظر دهید »

انتخاب شدگان

31 تیر 1391 توسط باقری نژاد

برگی ازدفترفرشته های خاکی

خیلی غیرتی بود هوای خونواده اش هم حسابی داشت تابستان بود وفصل درو،پدرومادرش رفته بودن سرزمین وقتی شنید حسابی ناراحت شد.رفت وبرشون گردوند خونه،فردا ش وقتی پدرش رفت سرزمین دید دوستاش وبرده تموم گندمها رو درو کرده ،اماده است برای خرمن کوبی

شهید محمدعلی کوشکی زاده

 نظر دهید »

نگاهی نو به یک دعای معروف

25 تیر 1391 توسط باقری نژاد

 

چند روز دیگر ماه رمضان  است وخوب است درباره دعای  این ماه بیشتر بدانیم


 

1. أللّهمّ أدخل علی أهل القبور السّرور

دنیا مثل قبر بزرگی است که مردگان آن، نسلهای بیشماری از فرزندان آدم و حوّایند(علیهما السلام)، با آرزوهای کوچک و بزرگی که به گور برده‏ اند.

خدایا! ما وارثان ماتم ‏زده اهل قبور را با نوید برآورده شدن آسمانی‏ ترین آرزوی آدم خاکی ـ که سینه‏ هایمان را سخت می‏ فشارد ـ، شاد و مسرور فرما!.

خدایا! زمین ـ این قبرستان مرده آرزوهای فرزندان آدم ـ را با قدوم احیاگرِ آن کس که آمدنش را وعده فرموده‏ای، زنده و اهل آن را سرزنده گردان!.

خدایا! سالهاست، دنیا دوستی و آرزوهای پست و کوچک دنیوی، دلهای ما را که روزگاری قدمگاه تو بوده اند، میرانده است؛ و ما امروز مردگانی هستیم که به زندگی در قبور متحرکمان خو کرده ‏ایم. آرزوی، زیارت وجه زیبای خودت را، شورآفرین قلبهایمان کن!

خدایا! زبانم لال، اگر روزی آرزوی دیدار و پابوسی امامم را به گور بردم، منت ‏گذار و لحظه‏ای او را بر مزارم عبور ده! «تا به بویش ز لحد رقص‏ کنان برخیزم».

2. أللّهمّ أغن کلّ فقیر

خدایا! هر چه مال ‏اندوزی می‏کنیم فقیرتر می‏شویم و هر چه به دنبال خواسته ‏هایمان می‏رویم، بی ‏نیاز نمی‏شویم. ما را به نیاز حقیقی‏مان برسان و درآغوش او از همه چیز بی ‏نیازمان کن!

خدایا! دینت را که بازیچه زبان ما بندگان هوس گردیده و در این بازی، رنگ و بوی حقیقی ‏اش را از دست داده، با ظهور تجدید کننده شریعتت، غنای دوباره بخش!

خدایا! ما را که بدون او هیچ نداریم به او که همه چیزمان است برسان!

خدایا! او را که در دولت کریمه ‏اش هیچ فقیری نخواهد ماند، بر زمین حاکم گردان!

3. أللّهمّ أشبع کلّ جائع

خدایا! بی‏قراران زیارت آن طاووس زیبای اهل جنت را، سیراب از تماشای قامت رعنایش کن!

خدایا! ما را از دنیاطلبی سیر کن تا اشتهایی جز تماشای او که وجه زیبای توست در دل نپرورانیم.

خدایا! تا کی شاهد آن باشیم که انسانها ـ به ظلم ـ از گرسنگی جان دهند؟ این همه گرسنه را کس نمی‏تواند سیر کند، مگر او که وعده داده‏ای در سایه حکومتش هیچ کس گرسنه سر به بالین نگذارد.

به تمنای چشم گرسنگان، حکومتش را در زمین برقرار گردان!

4. أللّهمّ اکس کلّ عریان

خدایا! بر قامت دین، لباس سر بلندی، بر قامت ولایت لباس حکومت، بر قامت اولیائت لباس عزت، بر قامت دشمنانت لباس ذلت، بر قامت زمین لباس حیات و بر اندام دلارای یوسف زهرا(ع) لباس ظهور بپوشان!

خدایا! قلب ما را پیش از آن‏که در سرمای غیبت، منجمد شود، در گرمای آغوش او پناه ده!

5. أللّهمّ اقض دین کلّ مدین

خدایا! با دستان او که کلید گنجینه ‏های زمین و آسمانت را به او سپرده‏ای، دین تمام دینداران را بپرداز!

خدایا! بودنمان را مدیون حجتت هستیم. توفیق ده تا با فدا کردن هستی‏مان در پیشگاه او، ذره‏ای از این دین را ادا کنیم!

خدایا! مدیون تمام نعمات توایم و برای هر نعمتی، بی‏نهایت، شکر بدهکاریم. با چه رویی از تو بخواهیم که نعمتت را بر ما تمام کنی؟ ـ یعنی ولیّ ما را به ما برسانی ـ مگر این‏که بگوییم فقط اوست که می‏تواند شانه ما را از زیر بار این همه دین، خالی کند.

پس نعمتت را بر ما تمام کن!

6. أللّهمّ فرّج عن کلّ مکروب

خدایا! هیچ گرهی نیست که جز با دستهای او باز شود و هیچ گرهی نیست که با دست های او باز نشود.

با ظهور او گره از کار عالم بگشا!

خدایا! تنها گرفتاری و غم و اندوهمان را غیبت او قرار ده تا تنها حاجتمان فرج او باشد.

خدایا! هیچ گرهی در کار او نیست، مگر این‏که با دستهای ما بسته شده است. ما را با توفیق طاعت و کسب رضایت خودت، موفق به گشودن گرهی کن که با دست خود بسته‏ایم!

خدایا! او را که از بی ‏صاحبی ما، اندوه می‏خورد، با تحقق حکومتش و سروری بر ما، خشنود گردان!

7. أللّهمّ ردّ کلّ غریب

خدایا! ما را که از دامن پاک او گریخته ‏ایم و آواره برهوت هواهای نفسانی شده ‏ایم، دوباره به وطنمان که آغوش اوست برگردان!

خدایا! اورا که از ما رنجیده و غریبانه از شهر ما رخت بربسته و در جایی که ما نمی‏دانیم، منزل گزیده است، دوباره به دیار ما شرمندگان ظلم خویش، باز گردان!

خدایا! این آرزوی قلبی او را که آرزوی ما نیز هست؛ یعنی پاک شدن گرد غربت از چهره دین و اولیای دین، هر چه زودتر به استجابت برسان!

8. أللّهمّ فکّ کلّ أسیر

خدایا! ما را از زندان تاریک و سرد خواسته‏ های زشت نفسانی و از زندان تاریک‏تر و سردتر هجران او رهایی بخش!

خدایا! غل و زنجیرهای نفس را از دست و پای عقلمان بگشا، تا نجات و آزادی را تنها در رسیدن به او بیابیم و بندگی او را اسارت نخوانیم!

خدایا! ما را اسیر او کن تا از بند غیر او آزاد شویم!

9. أللّهمّ أصلح کلّ فاسد من أمور المسلمین

خدایا! مرا که با فسادم، مانع ظهور او و اصلاح امور مسلمین به دست او شده ‏ام، اصلاح فرما!

خدایا! تنها چیزی که به صلاح ماست، ظهور اوست و آنچه که مانع ظهور اوست، فساد ماست؛ و حکومت هر آنچه که غیر او یا بیگانه با اوست ـ بر ما ـ موجب فساد ماست. ما را با رهایی از سلطه دشمنان او و خدمت به نظامی که به نام اوست، به صلاحمان، که حکومت اوست برسان!

10. أللّهمّ اشف کلّ مریض

خدایا! هر چه زودتر او را به عیادت همه بیماران بفرست!

خدایا! ما را بیمار او کن، تا از همه بیماریها شفا یابیم.

خدایا! با شربت وصل او، قلب هجران کشیده ما را از آتش تب فراقش، شفا بخش!

11. أللّمّ سدّ فقرنا بغناک

خدایا! ما به غیر از تو و او کسی را نداریم. احتیاج ما به او با هیچ چیز برطرف نمی‏شود جز به دست تو و رساندن او به ما.

خدایا! مسئلت از غیر تو و نیاز به غیر او، ما را در پرتگاه فقر افکنده است. نیاز به او را که نجات‏ بخش ما از این سقوط و تنها مایه بی ‏نیازی ماست، در دلهایمان برویان!

خدایا! ما را محتاج او کن تا از غیر او بی ‏نیاز شویم!

12. أللّهمّ غیّر سوء حالنا بحسن حالک

خدایا! «گذشته» سیاهمان که بی او سپری شد؛ «حال» تیره ما را به «فردا»ی روشن او برسان!

خدایا «حال» ما را بی‏او ببین! و روزگارمان را بدون او مپسند!

خدایا! حال و روز ما را که خالی از اوست با حال و روز خودت که پیش او و با اوست، تغییر ده!

13. أللّهمّ اقض عنّا الدّین

خدایا! خودت، دین سنگین ما را به او که تحقق سروری او بر ماست، بپرداز!

خدایا! گناهان ما غیبت او را تمدید می‏ کند و غیبت او، دین او را برگردن ما سنگین ‏تر می‏گرداند.

بر همه گناهان ما قلم عفو و مغفرت کش!

14. و أغننا من الفقر

ما را نه به واسطه فقر، که به واسطه او و در دولت کریمه او به بارگاه خودت بکشان!

خدایا! مرا در فقری قرار مده که نهایتش کفر است.

خدایا! مرا از او فقیر نکن!

مرا در فقری قرار ده که نهایتش ایمان است.

خدایا! مرا فقیر او کن!

خدایا! ما را با او بی ‏نیاز کن و به او بی ‏نیاز مکن!

*

خدایا! این چهارده دعای مرا که همگی یک دعا بودند، به یک استجابت که چهارده استجابت است، برسان! و حکومت او را که حکومت چهارده تن است، هر چه زودتر بر زمین سایه ‏گستر فرما! که تو بر همه چیز توانایی: إنّک علی کلّ شی‏ءٍ قدیر.

منبع:سایت بحار قطره ای از دریا

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

ابوذر

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ماه رمضان
  • خدا شناسی
  • آخرین امید
  • دل نوشته
  • سخني از بزرگان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس