شناخت خدا
امام رضا علیه السلام فرمودند:نخستین مرحله پرستش ،شناخت خدا ومعرفت اوست وپایه معرفت خداوند،توحید ویگانه دانستن اوست.
امام رضا علیه السلام فرمودند:نخستین مرحله پرستش ،شناخت خدا ومعرفت اوست وپایه معرفت خداوند،توحید ویگانه دانستن اوست.
خداشناسی در اینه خود شناسی
در روایت امده است:یابن ادم خلقت الاشیاء کلها لاجلک وخلقتک لاجلی ای فرزند ادم همه چیز رابرای تووتو را برای خودم آفریدم.
در کتب عرفا وحکما امده است:حضرت داوود از خداوند پرسید:چرا خلق را افریدی؟حق تعالی وحی کرد گنجی مخفی بودم دوست داشتم که شناخته شوم پس خلق را آفریدم تا شناخته گردم.
حاصل آنکه محبت حق تعالی به مخلوقات منطوی در محبت حق تعالی به ذات مقدس می باشد
من عرف نفسه فقد عرفه ربه
برگی ازدفترفرشته های خاکی
خیلی غیرتی بود هوای خونواده اش هم حسابی داشت تابستان بود وفصل درو،پدرومادرش رفته بودن سرزمین وقتی شنید حسابی ناراحت شد.رفت وبرشون گردوند خونه،فردا ش وقتی پدرش رفت سرزمین دید دوستاش وبرده تموم گندمها رو درو کرده ،اماده است برای خرمن کوبی
شهید محمدعلی کوشکی زاده
دنیا مثل قبر بزرگی است که مردگان آن، نسلهای بیشماری از فرزندان آدم و حوّایند(علیهما السلام)، با آرزوهای کوچک و بزرگی که به گور برده اند.
خدایا! ما وارثان ماتم زده اهل قبور را با نوید برآورده شدن آسمانی ترین آرزوی آدم خاکی ـ که سینه هایمان را سخت می فشارد ـ، شاد و مسرور فرما!.
خدایا! زمین ـ این قبرستان مرده آرزوهای فرزندان آدم ـ را با قدوم احیاگرِ آن کس که آمدنش را وعده فرمودهای، زنده و اهل آن را سرزنده گردان!.
خدایا! سالهاست، دنیا دوستی و آرزوهای پست و کوچک دنیوی، دلهای ما را که روزگاری قدمگاه تو بوده اند، میرانده است؛ و ما امروز مردگانی هستیم که به زندگی در قبور متحرکمان خو کرده ایم. آرزوی، زیارت وجه زیبای خودت را، شورآفرین قلبهایمان کن!
خدایا! زبانم لال، اگر روزی آرزوی دیدار و پابوسی امامم را به گور بردم، منت گذار و لحظهای او را بر مزارم عبور ده! «تا به بویش ز لحد رقص کنان برخیزم».
خدایا! هر چه مال اندوزی میکنیم فقیرتر میشویم و هر چه به دنبال خواسته هایمان میرویم، بی نیاز نمیشویم. ما را به نیاز حقیقیمان برسان و درآغوش او از همه چیز بی نیازمان کن!
خدایا! دینت را که بازیچه زبان ما بندگان هوس گردیده و در این بازی، رنگ و بوی حقیقی اش را از دست داده، با ظهور تجدید کننده شریعتت، غنای دوباره بخش!
خدایا! ما را که بدون او هیچ نداریم به او که همه چیزمان است برسان!
خدایا! او را که در دولت کریمه اش هیچ فقیری نخواهد ماند، بر زمین حاکم گردان!
خدایا! بیقراران زیارت آن طاووس زیبای اهل جنت را، سیراب از تماشای قامت رعنایش کن!
خدایا! ما را از دنیاطلبی سیر کن تا اشتهایی جز تماشای او که وجه زیبای توست در دل نپرورانیم.
خدایا! تا کی شاهد آن باشیم که انسانها ـ به ظلم ـ از گرسنگی جان دهند؟ این همه گرسنه را کس نمیتواند سیر کند، مگر او که وعده دادهای در سایه حکومتش هیچ کس گرسنه سر به بالین نگذارد.
به تمنای چشم گرسنگان، حکومتش را در زمین برقرار گردان!
خدایا! بر قامت دین، لباس سر بلندی، بر قامت ولایت لباس حکومت، بر قامت اولیائت لباس عزت، بر قامت دشمنانت لباس ذلت، بر قامت زمین لباس حیات و بر اندام دلارای یوسف زهرا(ع) لباس ظهور بپوشان!
خدایا! قلب ما را پیش از آنکه در سرمای غیبت، منجمد شود، در گرمای آغوش او پناه ده!
خدایا! با دستان او که کلید گنجینه های زمین و آسمانت را به او سپردهای، دین تمام دینداران را بپرداز!
خدایا! بودنمان را مدیون حجتت هستیم. توفیق ده تا با فدا کردن هستیمان در پیشگاه او، ذرهای از این دین را ادا کنیم!
خدایا! مدیون تمام نعمات توایم و برای هر نعمتی، بینهایت، شکر بدهکاریم. با چه رویی از تو بخواهیم که نعمتت را بر ما تمام کنی؟ ـ یعنی ولیّ ما را به ما برسانی ـ مگر اینکه بگوییم فقط اوست که میتواند شانه ما را از زیر بار این همه دین، خالی کند.
پس نعمتت را بر ما تمام کن!
خدایا! هیچ گرهی نیست که جز با دستهای او باز شود و هیچ گرهی نیست که با دست های او باز نشود.
با ظهور او گره از کار عالم بگشا!
خدایا! تنها گرفتاری و غم و اندوهمان را غیبت او قرار ده تا تنها حاجتمان فرج او باشد.
خدایا! هیچ گرهی در کار او نیست، مگر اینکه با دستهای ما بسته شده است. ما را با توفیق طاعت و کسب رضایت خودت، موفق به گشودن گرهی کن که با دست خود بستهایم!
خدایا! او را که از بی صاحبی ما، اندوه میخورد، با تحقق حکومتش و سروری بر ما، خشنود گردان!
خدایا! ما را که از دامن پاک او گریخته ایم و آواره برهوت هواهای نفسانی شده ایم، دوباره به وطنمان که آغوش اوست برگردان!
خدایا! اورا که از ما رنجیده و غریبانه از شهر ما رخت بربسته و در جایی که ما نمیدانیم، منزل گزیده است، دوباره به دیار ما شرمندگان ظلم خویش، باز گردان!
خدایا! این آرزوی قلبی او را که آرزوی ما نیز هست؛ یعنی پاک شدن گرد غربت از چهره دین و اولیای دین، هر چه زودتر به استجابت برسان!
خدایا! ما را از زندان تاریک و سرد خواسته های زشت نفسانی و از زندان تاریکتر و سردتر هجران او رهایی بخش!
خدایا! غل و زنجیرهای نفس را از دست و پای عقلمان بگشا، تا نجات و آزادی را تنها در رسیدن به او بیابیم و بندگی او را اسارت نخوانیم!
خدایا! ما را اسیر او کن تا از بند غیر او آزاد شویم!
خدایا! مرا که با فسادم، مانع ظهور او و اصلاح امور مسلمین به دست او شده ام، اصلاح فرما!
خدایا! تنها چیزی که به صلاح ماست، ظهور اوست و آنچه که مانع ظهور اوست، فساد ماست؛ و حکومت هر آنچه که غیر او یا بیگانه با اوست ـ بر ما ـ موجب فساد ماست. ما را با رهایی از سلطه دشمنان او و خدمت به نظامی که به نام اوست، به صلاحمان، که حکومت اوست برسان!
خدایا! هر چه زودتر او را به عیادت همه بیماران بفرست!
خدایا! ما را بیمار او کن، تا از همه بیماریها شفا یابیم.
خدایا! با شربت وصل او، قلب هجران کشیده ما را از آتش تب فراقش، شفا بخش!
خدایا! ما به غیر از تو و او کسی را نداریم. احتیاج ما به او با هیچ چیز برطرف نمیشود جز به دست تو و رساندن او به ما.
خدایا! مسئلت از غیر تو و نیاز به غیر او، ما را در پرتگاه فقر افکنده است. نیاز به او را که نجات بخش ما از این سقوط و تنها مایه بی نیازی ماست، در دلهایمان برویان!
خدایا! ما را محتاج او کن تا از غیر او بی نیاز شویم!
خدایا! «گذشته» سیاهمان که بی او سپری شد؛ «حال» تیره ما را به «فردا»ی روشن او برسان!
خدایا «حال» ما را بیاو ببین! و روزگارمان را بدون او مپسند!
خدایا! حال و روز ما را که خالی از اوست با حال و روز خودت که پیش او و با اوست، تغییر ده!
خدایا! خودت، دین سنگین ما را به او که تحقق سروری او بر ماست، بپرداز!
خدایا! گناهان ما غیبت او را تمدید می کند و غیبت او، دین او را برگردن ما سنگین تر میگرداند.
بر همه گناهان ما قلم عفو و مغفرت کش!
ما را نه به واسطه فقر، که به واسطه او و در دولت کریمه او به بارگاه خودت بکشان!
خدایا! مرا در فقری قرار مده که نهایتش کفر است.
خدایا! مرا از او فقیر نکن!
مرا در فقری قرار ده که نهایتش ایمان است.
خدایا! مرا فقیر او کن!
خدایا! ما را با او بی نیاز کن و به او بی نیاز مکن!
*
خدایا! این چهارده دعای مرا که همگی یک دعا بودند، به یک استجابت که چهارده استجابت است، برسان! و حکومت او را که حکومت چهارده تن است، هر چه زودتر بر زمین سایه گستر فرما! که تو بر همه چیز توانایی: إنّک علی کلّ شیءٍ قدیر.